- ته دیگ
- ورقه ای از پاکیزه کردنپیراستن پاک داشتن، پاکیزه کردن اخلاق، اصلاح کردن از عیب و نقص (شعر یا نثر را)، پیرایش، پاکیزگی، جمع تهذیبات. یا تهذیب اخلاق. (علم)، یا تهذیب نفس
معنی ته دیگ - جستجوی لغت در جدول جو
- ته دیگ
- مقداری از پلو که در ته دیگ چسبیده و برشته شده باشد، ته گیره
![تصویری از ته دیگ](https://jadvaljoo.ir/WordCard/amd/0/0/3/9/8/amd-0039822.jpg)
- ته دیگ ((تَ))
- ورقه ای از برنج، سیب زمینی یا نان که در ته دیگ چسبیده و برشته شده باشد
![تصویری از ته دیگ](https://jadvaljoo.ir/WordCard/mon/0/0/1/0/5/mon-0010513.jpg)
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
آستر رنگی کم رمق که بوسیله آن جای عوامل و عناصر یک تابلو مشخص میشود. نقاش بروی ته رنگ رنگ اصلی را قرار میدهد
سوم سومین ثالث: سه دیگر پزشکی که هست ارجمند بدانندگی تام کرده بلند
![تصویری از ته چین](https://jadvaljoo.ir/WordCard/amd/0/0/2/1/6/amd-0021600.jpg)
غذایی که از گوشت، ماست، زعفران، تخم مرغ، ادویه و امثال آنکه بین لایه های پلو قرار می دهند، تهیه می شود
![تصویری از ته دار](https://jadvaljoo.ir/WordCard/amd/0/0/2/3/0/amd-0023064.jpg)
آنچه دارای عمق و گودی باشد مانند بشقاب یا ظرف دیگر، آنچه دارای پایه باشد مانند جام و پیاله
داغداغان، از درختان جنگلی با برگ های بیضی و دندانه دار و نوک تیز، گل های سبز رنگ و میوۀ ریز و آبدار به رنگ خاکی یا کبود که در نواحی شمالی ایران می روید و بلندیش تا ۲۰ متر می رسد، از ریشه و پوست آن مادۀ زرد رنگی گرفته می شود و از دانۀ آن هم روغن می گیرند، برگ و ریشۀ آن در طب قدیم برای معالجۀ اسهال به کار می رفته، تاغوت، تا، ته، تی، تادار، تادانه، تی گیله، تایله، تاه، دغدغان
داغداغان، از درختان جنگلی با برگ های بیضی و دندانه دار و نوک تیز، گل های سبز رنگ و میوۀ ریز و آبدار به رنگ خاکی یا کبود که در نواحی شمالی ایران می روید و بلندیش تا ۲۰ متر می رسد، از ریشه و پوست آن مادۀ زرد رنگی گرفته می شود و از دانۀ آن هم روغن می گیرند، برگ و ریشۀ آن در طب قدیم برای معالجۀ اسهال به کار می رفته، تاغوت، تا، ته، تی، تادار، تادانه، تی گیله، تایله، تاه، دغدغان
![تصویری از ته رنگ](https://jadvaljoo.ir/WordCard/amd/0/0/3/3/4/amd-0033403.jpg)
نخستین رنگ که نقاش به در و پنجره یا دیوار می زند، آستر، در هنر نقاشی رنگی که ابتدا بر روی تابلو می زنند و سپس رنگ های اصلی را به کار می برند، کنایه از اثری خفیف و اندک از هر چیزی
![تصویری از ته رنگ](https://jadvaljoo.ir/WordCard/mon/0/0/1/0/5/mon-0010514.jpg)
угроза
Gefährdung
загроза
zagrożenie
perigo
pericolo
peligro
mise en danger
gevaar